استراتژی های زندگی واقعی برای ثبت میزان مصرف غذا

در مقاله قبلی من در مورد فواید و مضرات ورود مواد غذایی شما صحبت کرده ام و نتیجه این بود که دلایل زیادی وجود دارد که فرد مصرف غذا را(food intake) ثبت کند . به خصوص زمانی که می خواهیم مقداری وزن کم کنیم یا آن وزن از دست رفته را حفظ کنیم. اما واقعاً چگونه غذای خود را ثبت می کنید؟ برای کمک به شما، می‌خواهم تجربیاتم را در مورد این موضوع به اشتراک بگذارم و در مورد چندین استراتژی برای ثبت میزان مصرف غذا(food intake) بحث کنم :

توجه:(NOTE:) در تلاشم برای ثبت میزان غذای مصرفی‌ام(food intake) ، از برنامه تلفن همراه MyFitnessPal استفاده کردم ، که در همه پلتفرم‌های اصلی موبایل، از جمله Windows Phone در دسترس است.

مصرف غذا

ثبت غذای شما باید به یک عادت تبدیل شود(Must Become A Habit)

ثبت مواد غذایی(Food logging) چالش های خاص خود را دارد. این یک عادت جدید است که باید ایجاد و حفظ شود. در زمانی که همه ما آسیب پذیر هستیم (زمانی که گرسنه هستیم) به حافظه خوب و مهارت های مشاهده نیاز دارد. (memory and observation skills)اما داده های به دست آمده از این عادت می تواند قیمتی نداشته باشد. من مواردی را دیده‌ام که آگاهی ساده ایجاد شده توسط ثبت صحیح مواد غذایی معجزه کرده است و با روش‌های شناخته شده مانند مربیان شخصی یا متخصصان تغذیه رقابت می‌کند.

قبل از هر چیزی، باید دلیل بسیار خوبی برای ثبت مواد غذایی(food logging) داشته باشید . مراقب باشید(Beware) که دلیل شما ممکن است در طول زمان تغییر کند. من با کاهش وزن شروع کردم و به سمت یک رژیم غذایی متعادل تر و آمار بلندمدت در مورد آنچه می خورم مهاجرت کردم.

بدون دلیل موجه، ممکن است به سرعت علاقه خود را به این عادت از دست بدهید. یادم می‌آید مربی تناسب اندام چند سال پیش به من گفت که آنچه می‌خورم را بنویسم، بدون اینکه وارد جزئیاتی در مورد علت و نحوه انجام آن شوم. من به طرز بدی شکست خوردم و در کمتر از یک هفته علاقه به آن را از دست دادم. حالا وقتی به این موضوع فکر می کنم احساس سرگرمی می کنم. من بیش از 9 ماه داده کامل دارم که می خواهم آنها را در مقطعی به عنوان منبع باز منتشر کنم (من قبلاً داده های بیومتریک خود را از مارس 2014(my biometrics data from March 2014) منتشر کردم ). و به عنوان بخشی از برنامه روزانه خود به انجام آن ادامه خواهم داد.

چه زمانی باید غذایی را که می خورید ثبت کنید؟

ساده ترین راه این است که بلافاصله پس از غذا خوردن آن را ثبت کنید. با این حال، این ممکن است در زمینه های اجتماعی خاص ناخوشایند باشد. در نظر بگیرید که برای شام با دوستان خود بیرون می روید و مکالمه با آنها را متوقف می کنید تا میزان غذای(food intake) خود را ثبت کنید . چند بار که خودم را درگیر این موضوع کردم، تصمیم گرفتم به جای آن چند ساعت غذایی که خوردم را به خاطر بسپارم و در فرصتی که داشتم وارد آن شوم. من هنوز هم ترجیح می‌دهم وقتی می‌توانم آن را در محل انجام دهم، و این در بیشتر مواقع است.

استراتژی های دیگری که من دیده ام عبارتند از:

  • ثبت همه چیز در یک لحظه ثابت از روز. این امر هم نیازمند داشتن حافظه نسبتاً خوب و هم عادات غذایی منظم است. میان وعده های مکرر بین وعده های غذایی این را در دراز مدت خراب می کند. اوه، اما صبر کنید، شاید به هر حال به آن تنقلات نیاز نداشته باشید 🙂
  • ورود به سیستم قبل از خوردن وعده های غذایی برنامه ریزی شده. این امر به ویژه برای افرادی که آشپزی (و در نتیجه برنامه ریزی غذا(food planning) ) را برای خانواده خود انجام می دهند آسان است. آنها با دقت می دانند که چه چیزی و چه زمانی می خورند. همچنین، آنها به خوبی می دانند که مواد تشکیل دهنده چیست و نسبت آنها چیست.
  • با استفاده از قلم و کاغذ به عنوان بافر در طول روز، که سپس در یک لحظه از پیش تعریف شده (مثلاً عصر) به فرم الکترونیکی منتقل می شود. من خودم وقتی گوشی هوشمندم خراب بود از این استفاده کردم.

یکی از عوارض جانبی جالب ثبت مواد غذایی(food logging) این است که متوجه می‌شوید مصرف غذای(food intake) شما بسیار تکراری‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کردید. که به شما امکان می دهد برای وعده های غذایی خود بهتر برنامه ریزی کنید و بیشتر از آنچه فکر می کنید در سطل "قبل از وعده های غذایی برنامه ریزی شده" قرار بگیرید.

آیا استراتژی جایگزینی برای ثبت غذای خود دارید؟ من دوست دارم در مورد شما بشنوم.

متداول ترین دلایل عدم ثبت میزان مصرف غذا(Food Intake)

 

البته، ما همیشه نمی‌توانیم میزان غذای مصرفی خود را به طور کامل ثبت کنیم. آیا ما نیاز داریم؟ تا زمانی که درک بسیار خوبی از آنچه می خوریم داشته باشیم، احتمالاً نه.

در اینجا برخی از دلایلی وجود دارد که چرا ممکن است به طور منظم مصرف غذا(food intake) را متوقف کنید :

در همان ابتدا ثبت غذایی که می خورید می تواند بسیار خسته کننده باشد. ما نمی دانیم چگونه از برنامه تلفن همراه در تلفن هوشمند خود استفاده کنیم یا چگونه مواد غذایی را به طور مؤثر جستجو کنیم. من متوجه شدم که برنامه MyFitnessPal هنگام اسکن بارکد (MyFitnessPal app)اقلام سوپرمارکت(supermarket item) بسیار موثر است زیرا دارای پایگاه داده عظیمی از مواد غذایی از سراسر جهان است. همچنین ویژگی جستجوی آن باعث می‌شود که جستجوی کالاهایی که از بازار خریداری شده یا بارکد آن‌ها یافت نمی‌شود، کاملا راحت باشد.

  • زمان زیادی می برد. می دانید، من با چند نفر مصاحبه کرده ام که غذای خود را به صورت روزانه ثبت می کنند(day basis) . همه آنها می گویند که واقعا آسان است و کمتر از 5 دقیقه طول می کشد. آیا مطمئن هستید که 5 دقیقه در روز ندارید که بهتر است با سرمایه گذاری روی آینده خود سپری کنید؟
  • صبح است و من عجله دارم که به سر کار بروم / برای شروع کار. بله، اما هیچ کس نمی گوید که باید بلافاصله بعد از صبحانه این کار را انجام دهید. شما خواهید خندید، اما من گاهی در حین رانندگی به محل کار، اگر در ترافیک گیر کنم، این کار را انجام می دهم. بعداً می توانید به راحتی غذای خود را ثبت کنید، فقط باید در حین غذا خوردن به آنچه می خورید توجه کنید و سعی کنید آن را به خاطر بسپارید. در ادامه مقاله جزئیاتی در این مورد ارائه خواهم کرد.
  • عصر واقعا خسته هستم و احساس می کنم که دارم تصادف می کنم. البته شما انجام می دهید، همه ما انجام می دهیم. به همین دلیل است که خواب مفید است 🙂 اما اگر صبح روز بعد بیش از حد غذا می خورید که به خاطر بسپارید، یا غذاها خیلی پیچیده هستند، ممکن است مشکل خود را همانجا داشته باشید. من خودم روزه متناوب(intermittent fasting) را تمرین می کنم، بنابراین تقریباً همیشه شام ​​را به طور کامل حذف می کنم.
  • من در تعطیلات هستم، و ثبت غذا شبیه "کار" است (یا اتصال اینترنتی(internet connection) مناسبی ندارم ). خوب، شما به راحتی می توانید با استفاده از قلم و کاغذ، میزان غذای مصرفی خود را در تعطیلات ثبت کنید. (food intake)در آگوست 2014 ، زمانی که دود از گوشی هوشمندم خارج شد و من برای چند روز در یک (August 2014)دهکده ساحلی منزوی زیبا در رومانی(beautiful secluded seaside village in Romania) به طور کامل از دنیای آنلاین جدا شدم، مجبور شدم این کار را انجام دهم . در آن زمان هنوز در حال اتمام کاهش وزنم(weight loss) بودم ، بنابراین ابتدا وحشت کردم. اما پس از آن متوجه شدم دلیلی وجود ندارد که غذا را با قلم و کاغذ وارد(paper and enter) نکنم و بعداً آن را وارد کنم. تنها زمانی که نتوانستم انرژی ذهنی برای انجام آن پیدا کنم، در یک سفر 5 روزه به ایالات متحده بود(USA)که آنقدر برنامه داشت که به سختی خوابم می برد.
  • من در یک place/salad bar/tapas bar غذا می خورم و بنابراین غذاهای بسیار زیادی را مزه می کنم. بله، این می تواند به این معنی باشد که شما انواع زیادی از غذاها را در یک وعده می خورید، اما به طور کلی، چند نوع می تواند وجود داشته باشد که به طور منظم می خورید؟ حدس میزنم 20-30 بیشتر نیست. سرمایه‌گذاری تدریجی(Gradually) برای افزودن یک به یک آنها به پایگاه داده غذاهایی که استفاده می‌کنید ( MyFitnessPal به ورودی‌های تولید شده توسط کاربر اجازه می‌دهد) وارد کردن آنچه می‌خورید را آسان‌تر و آسان‌تر می‌کند. به یاد داشته باشید(Remember) ، رم(Rome) در یک روز ساخته نشد! بنابراین هیچ دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشید از همان روز اول(day one) در شرایط سخت به آن برسید .

چگونه توانستم این عادت(Habit) را برای خودم(Myself) ایجاد کنم ؟

صادقانه بگویم، من با این یکی مانند هر کار استارت آپی برخورد کردم: سرمایه گذاری در کمترین حد ممکن انرژی و تلاش برای به دست آوردن نتایج خوب. این کار را تا زمانی که کنترل خوبی بر اطلاعات غذایی خود داشته باشم، تکرار کنم یا(food information or failing) از همان استراتژی استفاده نکنم و متوقف کنم.

در 2 هفته اول، من از یک صفحه گسترده گوگل(Google Spreadsheet) استفاده کردم که در آن هر سلول با یک وعده غذایی مطابقت داشت. من به سرعت برخی از عبارت ها را در سلول خط می زدم و بعداً وقتی وقت داشتم با استفاده از پایگاه داده کالری وب، کالری را با دست تخمین بزنم، برمی گشتم. چرا این کار را به این روش ناخوشایند انجام دادم؟ می‌خواستم تا حد امکان انرژی ذهنی کمتری را صرف یادگیری نرم‌افزارهای جدید، نقاط قوت و ضعف آن کنم و تنها پس از اینکه ثابت کردم علاقه زیادی به انجام آن دارم تا بیشتر سرمایه‌گذاری کنم.

من همچنین هدف بسیار آرامی برای پر کردن 12 وعده غذایی در هفته داشتم (به جای مجموع 21 وعده). این به این دلیل بود که من به افزایش های کوچک که پایدار هستند اعتقاد زیادی دارم. بنابراین، مطمئن شدم که در ابتدا به خاطر نخوردن همه وعده‌های غذایی احساس گناه نمی‌کنم، بلکه انتظاراتم را مدیریت می‌کنم. به عنوان فردی رقابتی که هستم، خیلی سریع از هدف هفتگی خود فراتر رفتم و در عرض یک ماه تقریباً همه چیز را ثبت کردم.

آنچه در این دوره یادگیری متوجه شدم چندین چیز بود:

  • کاهش وزن(Weight loss) بیشتر مشکل برنامه ریزی غذایی(food planning) و شناخت خودتان است.
  • برخی از افراد از قطع کردن مواد غذایی(food logging) اجتناب می کنند زیرا "زمان می گیرد" و "نادرست است". به همین دلیل است که تعدادی از محصولات بخارساز مانند Healbe GoBe که ادعا می کردند این مشکل به ظاهر مهم را حل می کنند. اما در واقع شما به داده های کاملا دقیق نیاز ندارید و با توجه به مزایای کافی، مایل خواهید بود که داده ها را با دست وارد کنید.
  • شما بارها و بارها همان چیزها را بیشتر از آنچه فکر می کنید می خورید. MyFitnessPal به شما در این زمینه کمک می‌کند و فهرستی از غذاهای پرمصرف را برای هر وعده غذایی آماده می‌کند.

توصیه هایی برای تخمین میزان مصرف غذا(Food Intake)

اول(First) از همه، یاد بگیرید قبل از افراط به بشقاب نگاه کنید. یک یا دو ماه پس از ثبت غذا، متوجه شدم که در طول صبحانه محتویات بشقاب را اسکن می کنم. همچنین متوجه شده‌ام که هنگام صرف غذا، غذا را بعد از سفارش و قبل از آوردن غذا وارد می‌کردم، فقط به این دلیل که مقادیر مواد اصلی در منو موجود بود. انجام این کار بسیار آسان بود زیرا من خیلی سریع تصمیم می‌گیرم چه چیزی را دریافت کنم و می‌توانم آن را در حالی که افراد دیگر هنوز در حال تصمیم‌گیری هستند، ثبت کنم. سپس تصمیم گرفتم آگاهانه این کار را انجام دهم. این فقط کمی اراده می خواهد (حتی اگر انگیزه زمانی که گرسنه هستید بسیار قوی است).

این باعث شد تا یک مهارت بسیار مهم را بیاموزم: تخمین مقدار غذا فقط با نگاه کردن به آن ("چشم زدن"). بعداً نحوه تمرین دادن آن عضله را توضیح خواهم داد. اسکن بصری غذا به من این امکان را می دهد که بعداً آن را ثبت کنم، اگر فوراً وقت انجام آن را نداشته باشم یا نمی خواهم. این به خوبی با فلسفه شخصی من همخوانی دارد که به هر قیمتی باید از به تاخیر انداختن مهم ترین مسائل در هنگام شروع روز خودداری کنید.

همچنین دید کلی بهتری از آنچه می‌خورم در کل به من می‌دهد. قبلاً بشقابم را با 1 یا 2 ماده پر می کردم و دوباره به یخچال می رفتم تا مقداری دیگر پر شود. این رفت و آمد، مکالمه من را با افرادی که با من غذا می خوردند مختل(back and forth disturbed) کرد و همچنین باعث شد کاملاً از آنچه واقعاً در شکمم می رود غافل شوم.

در حالی که به مردم آموزش می‌دهم چگونه غذای خود را هنگام صرف غذا در خارج از منزل ثبت کنند، متوجه شدم که اسکن بصری غذا قبل از خوردن آن برای تعیین اینکه کدام مواد اصلی باید ثبت شوند و مقدار آنها بسیار مفید است.

یکی از عوارض جانبی خوب ثبت مواد غذایی(food logging) که متوجه شدم این است که در حال حاضر تمایل به خوردن غذاهای بسیار ساده‌تر دارم. شاید من خیلی تنبل هستم که بتوانم موارد پیچیده تر را ثبت کنم، اما بسیاری از طعم های ساده را که کاملاً فراموش کرده بودم، دوباره کشف کردم.

حالا بر روی مقادیر. ثبت صحیح مواد غذایی به معنای شناسایی مواد تشکیل دهنده مناسب و وارد کردن مقادیر صحیحی است که می خورید. همانطور که شروع به ثبت غذای خود کردم، می خواستم روشی پایدار برای تخمین مقدار غذا(food quantity) ایجاد کنم که هم در خانه و هم در زمان دوری به من کمک کند. این بدان معناست که من نمی توانم به مقیاس الکترونیکی تکیه کنم، به جز آموزش مهارت های تخمینی خود. برخی از مشاهدات که برای من مفید بود:

  • شما به دنبال کمال نیستید. شما به دنبال مقادیر مواد غذایی مرتبط از نظر آماری هستید. در مورد من، از نظر آماری مرتبط به این معنی است که می‌توانم وزن واقعی خود را با نرخ خطای(error rate) مناسبی پیش‌بینی کنم که از داده‌های گزارش غذا(food log) و داده‌های کالری سوزی(calorie burn) شروع می‌شود .
  • تخمین بیش از حد (برای کاهش وزن و حفظ وزن(weight-loss and maintenance) ) یا کمتر از حد برآورد (برای افزایش وزن(weight gaining) ) را در نظر بگیرید. از آنجایی که من در سطل اول هستم، دائماً 10-15٪ بیش از حد تخمین می زنم (به جز مواردی که آنها را با ترازوی الکترونیکی وزن می کنید).
  • نسخه ای از غذا را انتخاب کنید که پرت نباشد. ورودی باید دارای تمام مواد اصلی وارد شده (پروتئین ها، فیبرها، چربی ها و غیره) باشد و همچنین نباید دارای کالری نامتناسب کم/بالا باشد. من خودم پایین ترین و بالاترین ارزش ها را حذف می کنم و جایی بالاتر از وسط را انتخاب می کنم. این به دلیل سبک های مختلف پخت و پز برای یک غذا است. به عنوان مثال، سیب زمینی سرخ کرده ممکن است حاوی روغن بیشتری یا کمتر باشد و با روغن آفتابگردان یا نخل پخته شود.

چگونه غذا را به(Food Into) مواد تشکیل دهنده تجزیه کنیم

تخمین غذا(Food estimation) به تخمین یک عنصر تقسیم می شود. چرا؟ دانشمندان تازه شروع به مبارزه برای درک تأثیرات پخت و پز و آماده سازی(cooking and preparation) بر روی مواد خام روی موش ها کرده اند و هنوز روی انسان ها نه. برای مطالعه در مورد اینکه چگونه پختن یک یا چند ماده با هم بر تعداد کل کالری ها تأثیر می گذارد، اینجا(here) و اینجا(here) را ببینید . اما هیچ یک از این آزمایش‌های اولیه تفاوتی بیش از 10 تا 15 درصد را بین مواد خام و مواد پخته نشان نمی‌دهد و این میزان خطا(error rate) برای ارتباط آماری ثبت غذا در سطح آماتور کافی است.

هر زمان که غذای پیچیده تری می خورم، سعی می کنم مواد اصلی آن را ارزیابی کنم (آنهایی که کالری بیشتری به آن کمک می کنند). و با تخمین بیش از حد مقدار آنها (همانطور که قبلاً ذکر کردم)، می توانم تأثیر روش تهیه(preparation method) را نیز توضیح دهم . اگر روز پرمشغله‌ای داشته باشم یا واقعا خسته باشم، فقط 2 تا 3 ماده اولیه را ثبت می‌کنم تا تخمین تقریبی از آنچه می‌خورم داشته باشم. همانطور که قبلاً در این مقاله ذکر شد، ثبت مواد غذایی(food logging) آگاهی هایی را به همراه دارد که باعث می شود شما غذاهای ساده تری بخورید و در نتیجه تعداد چنین موقعیت هایی را در طولانی مدت کاهش دهید.

برای مثال سریع، در چیزبرگر شما عمدتا به نان نان(bread bun) ، پتی گوشت(meat pattie) ، خود پنیر، بیکن و هر سس (اگر به مقدار غیر قابل چشم پوشی باشد) علاقه خواهید داشت.

مصرف غذا

چگونه می توان مقدار (Quantity)غذایی(Food) که می خورید را تخمین زد

برای مقدار، من با مشاهده بصری تراکم مواد اصلی غذا با خرید مواد غذایی بسته بندی شده از سوپرمارکت و استفاده از زیربخش های گرد بسته بزرگتر (مثلاً یک چهارم، یک نیمه) شروع به کار کردم. من همچنین بشقاب خالی را در دستم گرفتم و مواد اصلی را در بشقاب گذاشتم تا بفهمم وزن واقعی مواد روی دست شما چگونه است. توجه داشته باشید که این کار با ظروف پلاستیکی که سبک تر هستند بهترین کار را دارد. می دانم که سازگار با محیط زیست نیست، اما یک فرآیند یادگیری است!

مصرف غذا

3 ماه پس از ثبت مواد غذایی(food logging) ، همسرم یک ترازو الکترونیکی به عنوان هدیه دریافت کرد. در آن زمان من قبلاً در خانه، در محل کار، و زمانی که در تعطیلات یا سفرهای کاری(vacation or business trips) دور بودم، غذا می بردم، بنابراین طبیعتاً خودم شروع به استفاده از آن کردم. من عمدتاً از آن برای آموزش مهارت های وزن کردنم استفاده می کنم، به خصوص برای مواد سخت تر. یک مثال خوب در اینجا آووکادو است که وزن دانه آن مقدار قابل توجهی از وزن کل را دارد. با استفاده از مقیاس، متوجه شدم که در برآورد بیش از حد خود از آووکادو اغراق می کنم.

نتیجه گیری و نتایج شخصی

چگونه بدانم این تکنیک ها کار می کنند؟ خوب، در حالی که در این سال 23 کیلوگرم (50 پوند) وزن کم کردم، وزن مورد انتظارم را (با استفاده از داده های کالری سوزی و گزارش غذا(food log) ) در برابر وزن واقعی ام رسم کردم.

مصرف غذا

همانطور که می بینید، تخمین بسیار خوب عمل می کند! تفاوت ظاهر شده در انتهای نمودار به دلیل تکنیک تخمین بیش از حد است(over-estimation technique) که قبلا ذکر شد.

ثبت مواد غذایی(Food logging) یک عادت روزانه است که زمانی که در انجام آن به خوبی آموزش دیدید می تواند تا 5 دقیقه در روز طول بکشد. چالش های زیادی وجود دارد، از ایجاد عادت گرفته تا انتخاب صحیح مواد از پایگاه داده مواد غذایی(food database) و تخمین مقدار آنها. آخرین اما نه کم اهمیت، سفرهای کاری و تعطیلات، طبق معمول، روال ما را مختل می کند.

برداشتن غذای من به مدت 9 ماه یک سفر وحشیانه بوده است، با چیزهایی که در مورد خودم و عاداتم یاد گرفته ام! من تمام مبارزات کوچکم و تمام پیروزی های کوچکم را شرح داده ام (چشم، برآورد بیش از حد، توانایی پیش بینی وزنم). اگر یک مخالف سابق مثل من می تواند این کار را در کمتر از 5 دقیقه در روز انجام دهد، شما هم می توانید آن را انجام دهید!

آندری اسماعیل یک مهندس نرم افزار باتجربه با تجربه راه اندازی و دکترای هوش مصنوعی است. او در 6 ماه 50 پوند از دست داده است.(Andrei Ismail is an experienced software engineer with startup experience under his belt and a PhD in Artificial Intelligence. He has lost 50 pounds in 6 months.)



About the author

من یک برنامه نویس کامپیوتر هستم و بیش از 15 سال است که هستم. مهارت های من در توسعه و نگهداری برنامه های کاربردی نرم افزاری و همچنین ارائه پشتیبانی فنی برای آن برنامه ها نهفته است. همچنین برنامه نویسی کامپیوتر را به دانش آموزان دبیرستانی آموزش داده ام و در حال حاضر یک مربی حرفه ای هستم.



Related posts